حرف هایی که با خودت نمی توانی زد :: .: از همین خاک :.

.: از همین خاک :.

k h a k . b l o g . i r
چهارشنبه, ۲۷ آذر ۱۳۹۲، ۰۹:۱۳ ب.ظ

حرف هایی که با خودت نمی توانی زد

[دسته بندی: روزنگاره]




نگفتنِ رازها همیشه برای نفهمیدنِ دیگران نیست، گاهی-شاید هم اغلب- برای ترسی است که از تأییدشان داری. گاهی چیزی یک جای قلب ت هست که همیشه راز می ماند؛ گفتنِ دوست ت دارم به کسی که دوست ش داری، گفتنِ ببخشید به کسی که تمام این سال های عمرت عذاب ش داده ای، گفتن نمی توان م به کاری که مدت هاست پی اش را گرفته ای، گفتنِ نمی خواهم زمانی که می ترسی با نخواستن ش از چیزی نداشته شوی. این رازها اغلب "راز" شده اند در برابر خودِ آدم. از "من" پنهان شده اند به تلاشِ کتمان. می ترسی که  واقعیت داشته باشند: نتوانستن و نخواستن و نداشتن و مقصر بودن و دوست داشتن. می ترسی که گفتن شان به مثابه اعتراف باشد. می ترسی باورت شود که این چنینی. می ترسی که مباد ... . بعضِ این ها برای همیشه راز می ماند و قسمتی از مُلکِ مستعدِ آدمی را همیشه دست نخورده می گذارد. ... قسمتی که شاید بزرگ ترین امکانِ به وجود آمدنِ "تو"ی جدید می بود. قسمی از بودنِ تو. اما ... می شوند حرف هایی که با خودت نمی توانی زد. همین.



نوشته شده توسط سجاد پورخسروانی
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم
.: از همین خاک :.

از همین خاک می نویسم. همین.

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب

حرف هایی که با خودت نمی توانی زد

چهارشنبه, ۲۷ آذر ۱۳۹۲، ۰۹:۱۳ ب.ظ

[دسته بندی: روزنگاره]




نگفتنِ رازها همیشه برای نفهمیدنِ دیگران نیست، گاهی-شاید هم اغلب- برای ترسی است که از تأییدشان داری. گاهی چیزی یک جای قلب ت هست که همیشه راز می ماند؛ گفتنِ دوست ت دارم به کسی که دوست ش داری، گفتنِ ببخشید به کسی که تمام این سال های عمرت عذاب ش داده ای، گفتن نمی توان م به کاری که مدت هاست پی اش را گرفته ای، گفتنِ نمی خواهم زمانی که می ترسی با نخواستن ش از چیزی نداشته شوی. این رازها اغلب "راز" شده اند در برابر خودِ آدم. از "من" پنهان شده اند به تلاشِ کتمان. می ترسی که  واقعیت داشته باشند: نتوانستن و نخواستن و نداشتن و مقصر بودن و دوست داشتن. می ترسی که گفتن شان به مثابه اعتراف باشد. می ترسی باورت شود که این چنینی. می ترسی که مباد ... . بعضِ این ها برای همیشه راز می ماند و قسمتی از مُلکِ مستعدِ آدمی را همیشه دست نخورده می گذارد. ... قسمتی که شاید بزرگ ترین امکانِ به وجود آمدنِ "تو"ی جدید می بود. قسمی از بودنِ تو. اما ... می شوند حرف هایی که با خودت نمی توانی زد. همین.

۹۲/۰۹/۲۷ موافقین ۰ مخالفین ۰

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی