داستان ها :: .: از همین خاک :.
.: از همین خاک :.

از همین خاک می نویسم. همین.

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب

۲۱ مطلب با موضوع «داستان ها» ثبت شده است


سجاد پورخسروانی
۱۳ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۱:۰۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ اضافه

[دسته بندی: داستان کوتاه]




تقدیم به آن هایی که هنوز توی مرخصی ند. 



دانلود نسخه ی پی دی افِ داستان کوتاهِ "مرخصی"

سجاد پورخسروانی
۰۹ فروردين ۹۴ ، ۱۴:۳۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ اضافه

[دسته بندی: داستان کوتاه]




من هم مثلِ شما نمی دانم "باور"ها از کدام گوری سر و کله شان پیدا می شوند. اما اگر گورها خیلی عمیق باشند یا خیلی عمیق باورشان کرده باشید، سال ها درگیرتان می کنند. ... نکند آن روزی که که دیگر "باور"های تان را باور نداشته باشید. نمی گویم اتفاقِ بدی می افتد، اما یک اتفاق کوچک می افتد و آن هم این که دیگر شما خودتان را نمی شناسید. چون "خود"تان را بر پایه ی چیزهایی بنا ریخته بودید که "راست" نیست. چه اتفاقی می افتد؟ من نمی دانم. فقط می دانم که منصور یکی است از همین آدم ها.



دانلود داستان کوتاهِ "کوله نامه"

سجاد پورخسروانی
۲۴ اسفند ۹۳ ، ۰۰:۱۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ اضافه

[دسته بندی: داستان کوتاه]




چه چیزهایی "معنا" را در ذهن ما ایجاد می کند؟ اتفاقی می افتد و ما برای هضمِ آن اتفاق شروع می کنیم به کشفِ معنا. این معناها بر چه اساسی راه شان را به ذهنِ ما می گیرند و ما را درگیرِ "حقیقت"شان می کنند؟ ... یک بار یک بابایی توی یکی از همین سری برنامه های "متحول شده ها!"ی تلویزیون حاضر شده بود. یارو که سابقاً و به اعترافِ خودش یک لاشیِ به تمام معنا بوده، بعد از تصادف ش با یک ماشین و از دست دادنِ هر دو پای ش ارجعی کرده بود سمتِ خدا(!) ... چه چیزی این این بابا را مجاب کرده بود که آن اتفاق سیگنالی بوده از سمتِ کائنات که به او بگوید: "ما حواس مان به تو هست" (یا یک چیزی توی همین مایه ها)؟

به هر حال، این داستان چند صفحه ای یک مزخرفی است برای ترسیم این سؤال ها. همین.

(اضافه کنم که لحنِ نسبتاً جدید داستان -در مقایسه با کارهای سابق م- احتمالاً به خاطرِ "کوندرا"خوانی این چند وقت است. در اصلاحِ کار نیز از نظرِ جناب کشاورزیان بهره بردم: یعنی اگر بد شده ... الخ.) 

 

 

لینک دانلودِ "چند اتفاقِ ذهنی"

سجاد پورخسروانی
۱۷ دی ۹۳ ، ۱۵:۱۳ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱ اضافه

[دسته بندی: داستان کوتاه]




کاری است درباره ی دنیایِ نشدن ها. درباره ی چیزهایی که هستیم، فقط در ذهن، و هیچ وقت حوصله، حماقت یا شجاعتِ شدن ش را نداریم. کاری است درباره ی همه ی امکان های سوخته ای که با خاطره اش هر روز خودمان را می سوزانیم. همین:

 

لینکِ دانلودِ داستانِ "آن دختر"

سجاد پورخسروانی
۲۲ مهر ۹۳ ، ۰۲:۴۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ اضافه