گندیده :: .: از همین خاک :.

.: از همین خاک :.

k h a k . b l o g . i r
چهارشنبه, ۲۶ فروردين ۱۳۹۴، ۰۸:۲۴ ب.ظ

گندیده

[دسته بندی: روزنگاره]




پیر شدن چیزِ خاصی نیست؛ پیرشدن ضعف است. همین که توی بیست و چهار ساله گی زانوهای ت توی یک تصادف کاسه بشکند و غضروف ش ساییده شود، بعد هم مجبور شوی که عصا به بغل راه بروی، همین یعنی که تو پیرشده ای. هیچ چیزِ خاصی در کار نیست. سی سال ت شده، عصب شنوایی ت به خاطرِ آن سفرِ زیارتیِ لعنتی پنجاه درصد شده و بدون سمع ک کاری از گوش ت برنمی آید، همین یعنی که تو پیرشده ای. همین که به تکنولوژی علاقه ای نداری و این یعنی ضعف، یعنی که پیرشده ای. همین که سرعت ت به سرعتِ دنیا نمی رسد، همین یعنی پیری. اصلاً چرا راهِ دور می روی؟ همین که دیگر حوصله ی زنده گی نداری، همین یعنی پیری. پیری ابدا چیزِ خاصی نیست. پیر شدن هیچ ربطی به عاقل شدن یا این قبیل مزخرفات ندارد؛ این قدر پیرمردِ هیز که به بهانه ی آشغال گذاشتن با زیرپوش و پیژامه، می روندِ سر کوچه و سیگاری می گیرند و شروع می کنند به پاییدنِ پایین تنه ی دخترهای دبیرستانی دیده ام که نگو. شاید یک مدتِ دیگر خودم هم رفتم قاطی شان. خدا را چه دیدی؟ ها؟      

نه عزیز! پیرها میوه های رسیده نیستند، میوه های گندیده اند. و هر کسی هر وقتی می تواند بگندد. همین. 



نوشته شده توسط سجاد پورخسروانی
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم
.: از همین خاک :.

از همین خاک می نویسم. همین.

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب

گندیده

چهارشنبه, ۲۶ فروردين ۱۳۹۴، ۰۸:۲۴ ب.ظ

[دسته بندی: روزنگاره]




پیر شدن چیزِ خاصی نیست؛ پیرشدن ضعف است. همین که توی بیست و چهار ساله گی زانوهای ت توی یک تصادف کاسه بشکند و غضروف ش ساییده شود، بعد هم مجبور شوی که عصا به بغل راه بروی، همین یعنی که تو پیرشده ای. هیچ چیزِ خاصی در کار نیست. سی سال ت شده، عصب شنوایی ت به خاطرِ آن سفرِ زیارتیِ لعنتی پنجاه درصد شده و بدون سمع ک کاری از گوش ت برنمی آید، همین یعنی که تو پیرشده ای. همین که به تکنولوژی علاقه ای نداری و این یعنی ضعف، یعنی که پیرشده ای. همین که سرعت ت به سرعتِ دنیا نمی رسد، همین یعنی پیری. اصلاً چرا راهِ دور می روی؟ همین که دیگر حوصله ی زنده گی نداری، همین یعنی پیری. پیری ابدا چیزِ خاصی نیست. پیر شدن هیچ ربطی به عاقل شدن یا این قبیل مزخرفات ندارد؛ این قدر پیرمردِ هیز که به بهانه ی آشغال گذاشتن با زیرپوش و پیژامه، می روندِ سر کوچه و سیگاری می گیرند و شروع می کنند به پاییدنِ پایین تنه ی دخترهای دبیرستانی دیده ام که نگو. شاید یک مدتِ دیگر خودم هم رفتم قاطی شان. خدا را چه دیدی؟ ها؟      

نه عزیز! پیرها میوه های رسیده نیستند، میوه های گندیده اند. و هر کسی هر وقتی می تواند بگندد. همین. 

۹۴/۰۱/۲۶ موافقین ۱ مخالفین ۰
سجاد پورخسروانی

گندیده

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی