غلط کنید :: .: از همین خاک :.

.: از همین خاک :.

k h a k . b l o g . i r
دوشنبه, ۱۳ بهمن ۱۳۹۳، ۰۷:۴۹ ب.ظ

غلط کنید

[دسته بندی: روزنگاره]




فکر کرده ای که چه؟ که گالیله کره ای بودنِ زمین را کشف کرد؟ که پنی سیلین خلقِ همان یارویی است که می گویند؟ که همه ی علوم و همه ی فرضیه های اثبات شده، همه ی فهم کنونیِ آدم از عالم، درست مالِ همان آدم هایی است که اسم شان را روی شان گذاشته اند؟ خیر، به نظرم فهمِ گرد بودن زمین مالِ آن گاگولی است که دفعه ی اول به این مسئله "فکر کرد" و گفت "زمین صاف است". هیچ کس پیش از او این غلط را نکرده بود. هیچ کس پیش از او به این مسئله اصلاً فکر نکرده بود. "فکر کردن" بنایِ هر "درست"ی است. چه طور می شود بدون این که از "تاریخِ انگول کردنِ موی صورت" توسطِ آن احمقِ احتمالیِ اولیه گذشت، به اختراعِ ژیلت و خمیر اصلاح رسید؟ باور کنید کلی آدم توی این راه لُپ شان را از دست داده اند! اصلاً من اگر جایِ آن ها بودم با آتش شروع می کردم! یا با سرانگشت کلکِ یکی یکیِ موها را می کندم. فکر می کنید دست گاه اپیلیدیِ خانم ها از کجا آمده؟ تاریخِ فهم، تاریخ "تفکر" است. مهم نیست این تفکر به چه جواب های احمقانه ای منجر شود. "اشتباه" مهم نیست، این که یک نفر به خودش جرأت دهد و درباره ی مسئله ای فکر کند مهم است. آدم باید غلط کند. من غلط می کنم. تو هم غلط کن. چرا این قدر جَری می شویم؟ غلط کردن اگر هیچ حسنی نداشته باشد، همین بس که "راه تفکر" را برای "جواب" باز می کند. تا سؤالی نباشد، جوابی نخواهد بود؛ و البته که همیشه "جواب"ها درست نخواهند بود. پس بس کنید، یقه ی این بی چاره ای که حداقل تخمِ فکر کردن به این مسئله را داشته ول کنید، و بگذارید غلط ش را بکند. همین. 



نوشته شده توسط سجاد پورخسروانی
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم
.: از همین خاک :.

از همین خاک می نویسم. همین.

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب

غلط کنید

دوشنبه, ۱۳ بهمن ۱۳۹۳، ۰۷:۴۹ ب.ظ

[دسته بندی: روزنگاره]




فکر کرده ای که چه؟ که گالیله کره ای بودنِ زمین را کشف کرد؟ که پنی سیلین خلقِ همان یارویی است که می گویند؟ که همه ی علوم و همه ی فرضیه های اثبات شده، همه ی فهم کنونیِ آدم از عالم، درست مالِ همان آدم هایی است که اسم شان را روی شان گذاشته اند؟ خیر، به نظرم فهمِ گرد بودن زمین مالِ آن گاگولی است که دفعه ی اول به این مسئله "فکر کرد" و گفت "زمین صاف است". هیچ کس پیش از او این غلط را نکرده بود. هیچ کس پیش از او به این مسئله اصلاً فکر نکرده بود. "فکر کردن" بنایِ هر "درست"ی است. چه طور می شود بدون این که از "تاریخِ انگول کردنِ موی صورت" توسطِ آن احمقِ احتمالیِ اولیه گذشت، به اختراعِ ژیلت و خمیر اصلاح رسید؟ باور کنید کلی آدم توی این راه لُپ شان را از دست داده اند! اصلاً من اگر جایِ آن ها بودم با آتش شروع می کردم! یا با سرانگشت کلکِ یکی یکیِ موها را می کندم. فکر می کنید دست گاه اپیلیدیِ خانم ها از کجا آمده؟ تاریخِ فهم، تاریخ "تفکر" است. مهم نیست این تفکر به چه جواب های احمقانه ای منجر شود. "اشتباه" مهم نیست، این که یک نفر به خودش جرأت دهد و درباره ی مسئله ای فکر کند مهم است. آدم باید غلط کند. من غلط می کنم. تو هم غلط کن. چرا این قدر جَری می شویم؟ غلط کردن اگر هیچ حسنی نداشته باشد، همین بس که "راه تفکر" را برای "جواب" باز می کند. تا سؤالی نباشد، جوابی نخواهد بود؛ و البته که همیشه "جواب"ها درست نخواهند بود. پس بس کنید، یقه ی این بی چاره ای که حداقل تخمِ فکر کردن به این مسئله را داشته ول کنید، و بگذارید غلط ش را بکند. همین. 

۹۳/۱۱/۱۳ موافقین ۱ مخالفین ۱
سجاد پورخسروانی

غلط کنید

نظرات  (۱)

باش منم غلط می کنم
شما ارومتر اون قلمو بچرخون داداش :|

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی