دل را بگیر قدح، درست؟ پرش کن، دل ش می خواهد که پر باشد، دل ش می خواهد یکی باشد و ببیندش و تحسین ش کند و پرش کند، بعد دوست دارد آن داشته اش نوشیده شود. بعد دوباره پر شود. و همین طور... این کارِ قدح است. این عشقِ قدح است. اما قدحی که ترک خورد ... دیگر نه تنها دوست ندارد پر شود، که حتی دوست ندارد دیده شود. حتی دوست ندارد که ترک پوشی اش کنند به چسبی. قدحِ ترک خورده، تنها دوست دارد که زودتر بشکند. همین.
حالا ایمان را مظروف بگیر و قلب را ظرف. وقتی ظرف بشکند، مظروف از دست می رود.